خوانش این بازی 3 دقیقه زمان میبرد.
همه ما بدون آنکه بدانیم درگیر غلطهای رایج گفتاری و نوشتاری هستیم. در آنها مرورشان کنیم.
اثاثیه از اساس اشتباه است
اثاث یا اثاثه به معنی کالا، اسباب و لوازم خانه است. اثاثیه (اَ یِ) [ع.] (اِ.) صورت غلط ولی مصطلح اثاثه و اثاث است.
بلادرنگ نیمه پارسی، نیمه عربی
این کلمه که یک ترکیب عربی (بلا) و فارسی (درنگ) است؛ غلط است. صحیح آن بیدرنگ است.
خاستن و خواستن
اشتباه رایج و لجدر بیار خاستن را با هم مرور کنیم. خاستن به معنای بلند شدن و ایستادن است، شبیه: از جا بر خاست.
خواستن به معنی خواهش کردن، آرزو داشتن، دوست داشتن و اراده کردن. شبیه: کتاب را میخواهم. جابهجا نوشتن این دو بسیار دیده میشود. فراموش نکنیم در عامیانه نویسی نیز، خواستن به معنی خواهش کردن با حذف واو صورت نمیگیرد. شبیه: این کتاب رو میخوام.
تسویه حساب یا تصفیه حساب؟
تسویه به معنی برابر کردن و مساوی کردن است. تصفیه به معنی به معنی پاک کردن، صاف کردن و پاکیزه ساختن. در مورد واریز باید حساب کلمۀ تسویه را استفاده کرد، برخی تصفیه حساب میگویند که غلط است.
ملالغتی یا ملا نقطی؟
بیشتر مردم فکر میکنند ملالغتی به کسی گفته میشود که بر روی نگارش حساس و سختگیر است. حال آنکه چنین ترکیبی وجود ندارد و ملا نقطی درست است آن هم با این توصیف:
ملانقطی . [ مُ لْ لا نُ قَ ] (ص مرکب ) کسی که با کم و زیاد شدن یک نقطهی نوشته از خواندن آن عاجز آید. آدم کم سواد. (فرهنگ لغات عامیانهی جمال زاده ). آنکه تا تمام نقطهها و اعراب و حرکات کلمهای نوشته نباشد نتواند خواند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || آنکه به جزئیات رسوم و آداب قانون یا قاعده یا رسمی پای بند و مقید است و تا رعایت همه نشود امر را ناقص شمارد در صورتی که همه برای صحت امر ضروری نیست. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || آنکه تا تمام جزئیات امر را نداند شناختن آن نتواند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
بوی زُخم یا بوی زُهم
زَخم از زبان پهلوی به زبان پارسی امروز آمده است. زخم هرگونه خراشیدگی که بر پوست و گوشت پدید آید یا هرگونه گند و چرکی که به بهانه آن خراشیدگی درون زخم گرد آید.
زُهم واژهای عربی است (اسم مصدر) که برابر آن در زبان پارسی واژه ریم است. پس بوی زهم درست است.
ریم. (اِ) چرکی که از جراحت میپالاید و در دنبل فراهم میآید. ( آنندراج )(برهان ).
توجیه یا توجیح؟ ترجیح یا ترجیه؟
توجیه کردن . [ ت َ / تُو ک َ دَ ](مص مرکب ) موجه ساختن است.
ترجیح دادن [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) رجحان و برتری و فزونی و فضیلت دادن کسی یا چیزی را بر دیگری . سبقت و تقدم بچیزی یا بکسی دادن :
ترجیح میدهد بپدر اوستاد را
هر کس شناخته ست بیاض و سواد را.
صائب
ما با دیگران درد دل میکنیم
«درد دل» از نظر دستوری، اضافه تخصیصی است؛ یعنی دردی که در دل داریم و مخصوص دل است. ما درد دلمان را با دیگران درمیان میگذاریم. پس «درد دل کردن» درست است نه «درد و دل کردن».
تکیه کلام شما چیست؟
تکیه کلام یا ویژه سخن واژهای است که در اثر تکرار تبدیل میشود به نشانه یا بخشی از گفتار. به عبارتی آنچه در حرف زدن بر آن تکیه میکنیم تکیه کلام است و نه تکه کلام.
به نحو احسنت نداریم
اگر فکر میکنید احسنت که در مقام تشویق است در جمله به نحو احسنت هم کارایی دارد، سخت در اشتباه هستید. به نحو احسن» یعنی به نیکوترین شکل ممکن. «احسن» صفت برتر است (بر وزن اَفعَل) از ریشه «حُسن» یعنی نیکوتر و بهتر.
پاییز پارسی
باید به یاد داشته باشیم، واژههای فارسی را با همزه به کارنبریم. پس به جای پائیز، باید بنویسیم «پاییز» و بدانیم:
آئین (نادرست) و آیین درست، میگوئیم (نادرست) و میگوییم درست، بیائیم (نادرست) و بیاییم درست است.
بر علیه چرا نادرست است؟
در زبان عربی ترکیب جار و مجرور «عَلَیه» با معنای «بر او، بر آن، بر ضد او، و ضد آن» برابر است. ترکیب «لَه» نیز به معنای «به او، به آن، برای او، برای آن» میباشد. به همین خاطر هرگاه در زبان فارسی بگوییم: «من، له یا علیه او شهادت نمیدهم» به معنای این است که «من به نفع او یا برضد او شهادت نمیدهم». و دیگر نباید پیشوند «بَر» را به «عَلَیه» یا «لَه» اضافه کنیم، چرا که تکراری بیمورد میشود.
روشن است که در ترکیبهای «عَلَیه» و «لَه»، ضمیر «ه» به معنای «او» وجود دارد. امّا در زبان فارسی به معنای «به سود» و «به زیان» به کار برده میشود.
دیدگاه ها
👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻
فوق العاده هم کنجکاوی آدم در مورد ریشه شناسی واژه تا حدی برطرف میکنه و هم سبک نگارش آدم رو قوی میکنه (خوب به هر حال استفاده درست از کلمه خیلی مهمه)
من واقعا لذت بردم
پست
درود و سپاس
واقعا زیبا بود خیلی لذت بردم ، بی نهایت سپاسگزارم
پست
جهان سپاس