به بهانه روز معمار و عادت همیشگی آنها به ریشهیابی این واژه بپردازیم.
خواندن این مطلب ۳ دقیقه از زمان شما را میگیرد.
واژه معمار از ریشه عربی عُمَر گرفته شده است. عمر به معنای عمران، آبادی و معمار صیغه مبالغه به معنای آباد کننده است. در دهخدا آمده معمار یعنی بسیار عمارت کننده. چنانکه مِنعام به معنی مرد بسیار بخشنده گویند. در زبان لاتین نیز واژه «architect» از دو بخش archi به معنای سر، سرپرست یا رئیس و tecton به معنای سازنده است. پس آرشیتکت که به زبان عامیانه وارد شده در اصل یعنی سرپرست سازندگان.
دور از حوصله نخواهد شد اگر مروری بر نامهای معماری سنتی داشته باشیم:
دالان: دالان راهرویی بوده که در آغاز خانهها، سراها، کاروانسراها، زیارتگاهها و …قرار داشت و چنانکه از نام آن بر میآید، نخست دارای طاقی خمیده بوده است.
در بند: دریچهها یا پنجرههای کوچکی که در زیر سقف برای روشنایی ساخته میشدند. البته در بندها نقشی هم در پالایش هوا داشتهاند
دست انداز: دیوارهای که به ارتفاع حدود یک متر در دو طرف و در جلوی پل به منظور جلوگیری از سقوط گذر کنندگان به جای تارمی میسازند.
رف: عبارت است از فرو رفتگیها کوچکی که در بالای طاقچههای اصلی میساختند . گاه داخل آنها را با کمک گچبری و نقاشی و آینه کاری زینت میدادند.
روشندان : عنصری شبیه به کلاه فرنگی با شکلهای مختلف جهت نورگیری که بر روی طاقها میگذارند.” این عنصر گرد و برآمد ه بود و در آن شیشههای رنگی به کار میرفت و در بنای حمامها و قصرها و بناهای دیگر وجود داشته است. نام دیگر آن گلجام است.
سرا: سرا در لغت به معنای خانه و در اصطلاح، محلی برای داد و ستد در بازار است. ابتدا کانسروا هم جایی از جهت بیتونه و استراحت کاروان و هم محلی برای ورود و خرید و فروش کالا بودهاند. با گذشت زمان، سراها از کاروانسرها جدا شده و تنها به محلی برای داد و ستد تبدیل گردیدهاند ولی همچنان شکل و اندام پیشین خود را نگه داشتهاند.
سگدست : به طاقچه هلا لی محدبی که بین هر ربع گنبد وجود دارد، سگدست میگویند.
شاه نشین : شاهنشین در اصطلاح معماری ایران هم به معنای اتاقی به این نام و هم به معنی سکو و جایی بلند برای نشستن بوده است. نالاری که شاهان و بزرگان در قدیم و بزرگان و عامه مردم در دوران بعد برای پذیرایی داشتهاند، شاهنشین نامیده میشده است ” قسمتی از سالن یا اتاقی بزرگ که سطح آن از قسمتهای دیگر بلندتر است و بزرگان و امرا در آن نشینند.