نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها یعنی تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، عراق، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکیه، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان تعطیل رسمی است و مردمان جشن آن را برپا میکنند. در مورد نوروز فراوان خواندهایم. آیینی کهن که همچنان آن را چون میراثی گرانبها نسل به نسل انتقال میدهیم. در این کنجکاوی به «سیزده به در» میپردازیم. از کجا آمده؟ و چرا در شأن ما نیست که سیزده را نحس بدانیم؟
خوانش این متن ۷ دقیقه از زمان شما را میگیرد.
«سیزده به در»
مهرداد بهار، متخصص فقید اساطیر و آئینهای ایران باستان نیز ضمن نقل افسانهای به همین مضمون یادآور میشود که «توجیه اساطیری سال دوازده ماهه بر اساس عمر دوازده هزارساله هستی، بهترین توجیهی به نظر میرسید که در چارچوب اعتقادات کهن میگنجید».
سادهتر اینکه انسان باستانی اعتقاد داشته عمر انسان دوازده هزار سال است و بعد نابودی کامل هستی اتفاق میافتد.
و عدد ۱۲ از بروج دوازده گانه گرفته شده است.
استادان حکیمی چون بهرام فرهوشی اعتقاد دارند، جشنهای دوازده روزه آغاز سال نیز با این سال دوازده ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوط است.
پس دوازده روز جشن بهار و شروع سال و روز سیزدهم، سیزده بهدر خواهد بود. چطور است با هم و با عینک دقت «آنها» این ترکیب را بررسی کنیم؟ در «سیزده به در» سیزده برابر سیزدهمین روز است. همچنین «به» معانی مختلفی دارد که یکی از آنها را برابر با «طرف و سو» میدانند. چنانکه در فرهنگ فارسی معین «به» ظرفیت مکانی تعریف شده است.
«به فروشگاه»
«به خانه»
بسیاری به اشتباه واژه «در» «سیزدهبهدر» را از سر گذراندن، معنا میکنند. در حالیکه سیزده چرا باید از سر بگذرد و ایشان تنها یک جواب برای این فرضیه اشتباه دارند. چون نحس است. در زمینِ فرضیههای اشتباه محصولی جز خرافه نمیروید.
کوتاه اینکه دهخدا، واژهٔ «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» میداند.
چنان شد در و دشت آوردگاه که شد تنگ بر مور و بر پشه راه
فردوسی
ترکیب «سیزده به در» برابر است با سیزدهم به سمت دره و دشت یا همان طبیعت. دعوتی برای طبیعتشناسی و شکرگزاری. چگونه یقین کنیم معنی دیگر این ترکیب درست نیست؟
سیزده نحس نیست
چنانکه انسان باستان ۱۲ را عدد معیار میدانسته طبیعی است که روز بعد آن تکامل و معجزه حیات باشد. در ایران باستان روز سیزدهم هر ماه تیر نام داشت، و روز سیزدهم ماه تیر که هر دو تیر چنان عقربه ساعت ۱۲ یکسان میشدند جشن تیرگان نام میگرفت. به نظر شما روزی که بهانه جشنی بزرگ نزد نیاکان ما بوده است میتواند نحس باشد؟
تایید گفتهام را از کورش نیکنام پژوهنده فرهنگ ایران باستان در کتاب «از نوروز تا نوروز، آئین ها و مراسم سنتی زرتشتیان» وام میگیرم: «در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی و هنگامی که سبزه از زمین میرویید و گندم و حبوبات سبز میشد، در روز سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت، مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میرفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران میکردند».
سیزده بهدر میرویم تا آرزوی باران کرده و برای زمینی که به ما خدمت میکند آرامش طلب کنیم. چه خوش است که اینبار در خانه بمانیم و اجازه بدهیم زمین برای ما آرزوی آرامش کند.