دشنام همی دهی؟ مرا باش!

دشنام

خوانش این کشف واژه دو دقیقه از زمان شما را پیش‌خرید می‌کند.

 

جدا از اولین قتل و نافرمانی در تاریخ ادیان، کدام اولین دیگر مستند است؟ اولین خنده، اولین گریه یا حتی اولین دشنام؟! هیچ‌کدام. نگارنده بر این باور است که دشنام دادن یا نفرین کردن شبیه به لم دادن روی بالشی از گل‌های خار دار است. کاری بس آسان برای به دردآمدن خوشنامی.

می‌توان ادعا کرد دشنام واژه یا ترکیبی که وظیفه ناراحت کردن طرف مقابل را بر عهده دارد، گاهی نشان دهنده خلاقیت  است. مقاله‌ای چاپ شده در مجله تایم مدعی شده که دشنام نه تنها مضر نیست، بلکه فایده‌هایی هم دارد.

  1. استرس را کاهش می‌دهد.
  2. درد را از بین می‌برد
  3. نشانه هوش بالا و دایره واژگانی گسترده است.
  4. اعتماد به‌نفس را بالا می‌برد.

با در نظر گرفتن این مزایا باز هم‌ دشنام دادن کاری بیهوده و خلاف آداب به‌نظر می‌رسد. این نکته را از ریشه نامش نیز در می‌یابیم.

ریشه واژه «دشنام» را بشناسیم

پیشوند «دُش» در زبان پارسی برابر با «ضد» و «ازبین برنده» است. دشنام به معنی پاد نام، واژه‌ای است که خوشنامی را از بین می‌برد. «دش» در زبان پارسی برای ما آشناست. این پیشوند را در زبان گردانده‌ و «دژ» نیز نامیده‌ایم. واژه‌هایی چون دشوار، دشمن، دشخیم (دژخیم) از همین دسته هستند.

واژه «دشمن» از دو بخش دش (بد) + من (منش) ساخته شده و برابر با بدمنش است. حالا همین واژه «من» به معنی «منش» و «خوی» را در واژه‌های چون یاسمن، بهمن یا اهریمن نیز تجربه کرده‌ایم.

هم‌حال خوش‌نامی‌ چون ریشه‌ای است که سبز، می‌دارد و میوه می‌پرواند. از این فایده دور نشویم.

 

دیدگاه ها

    1. نویسنده
      پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *